ملابداغ

تصاویری از نشاط و شادابی دانش آموزان در کلاس, های تابستانی, روستای, ملابداغ,, ...ادامه مطلب

ارسال سومین محموله کمک های مردمی رو
,ملابداغ,کرمانشاه ...ادامه مطلب

میگن دو طرف درب ورودی کاخ سلطان محمود غزنوی، دو تا مستمند نشسته بودند. یکی شون خیلی چاپلوس و سر زبون دار بود و هرکی رد می شد از وزیر و وکیل و سلطان با چرب زبونی یه چیزی کاسب می شد. اما اون یکی برعکس ساکت بود.گاهی این چاپلوسه بهش می گفت مگه تو احتیاج نداری پس چرا از این زبونی که خدا بهت داده استفاده , ...ادامه مطلب

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید. , ...ادامه مطلب

   ((اردوی دانش اموزان بسیجی روستای ملابداغ-همدان)) این اردوروزپنجشنبه مورخ1395/6/5برگزار گردیدکه دراین اردو 18نفرازدانش اموزان فعال کلاس های بسیج حضورداشتند.دراین اردوجناب آقای مصطفی توکلی وجناب آقای حسن ملکی ازمعلمان ومربیان کلاس هاحضورداشتندکه مارا به موزه ی دفاع مقدس شهرهمدان وگنجنامه وپارک ملت بردندوبعددرراه برگشت نیزهمه ی بچه هارا به استخربردند.خلاصه جای شماخالی خیلی خوش گذشت.,اردوی دانش اموزان,اردوی دانش آموزان زرتشتی,اردوی دانش آموزی,اردوی دانش آموزی راهیان نور,اردو دانش اموزان,اردوهای دانش آموزان ابتدایی,اردوی دانش آموزی مشهد,اردوی دانش آموزی خراسان رضوی ...ادامه مطلب

پیرمردی هرروز تومحله پسرکی روباپای برهنه می دیدکه باتوپ پلاستیکی فوتبال بازی می کرد.روزی رفت ویک کتانی نوخریدواومدوبه پسرک گفت:بیا این کفش هارو بپوش.پسرک کفشهاراپوشیدوباخوشحالی روبه پیرمردکردوگفت:شماخدایید؟پیرمردلبخندی زدوگفت: نه پسرجان.پسرک گفت:پس دوست خدایی.چون من دیشب فقط به خداگفتم کفش ندارم.                            "دوست خدابودن سخت نیست",داستان,داستان کوتاه,داستان های کوتاه,داستان عاشقانه,داستان به انگلیسی,داستان فیلم فروشنده,داستان های عاشقانه,داستانهای واقعی,داستان بد,داستان کودکانه ...ادامه مطلب